وبلاگ تنهایی جی اف اس | ||
|
تورو خدا گریه نکن من که گفتم دوست دارم عاشقتم، به هوای تو زنده ام تورو خدا گریه نکن باشه منم تنها میشم دیگه کسی رو نمی خوام تورو خدا گریه نکن ادامه مطلب
دیگه کسی رو نبینم اونی که در انتظارمش رو صداش نزنم می ترسم خوابم ببره دیگه اشکی نریزم، دیگه گریه نکنم به هوای دوس داشتن ناله نکنم می ترسم خوابم ببره دیگه عزیزی نداشته باشم در انتظار کسی نباشم...... .................. ادامه مطلب تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد
میشه صدای دل مردم رو شنید وقتی که.............. همش دنبال صدای بلبل و قناری نباشم، صدای کلاغ هم برام لذت بخش باشه. خب اونم داره حرف می زنه، صداییه که خدا بهش داده اصلا از کجا معلوم که کلاغ از صدای انسانی که همش داد و فریاد و گلایه داره خوشش بیاد میشه صدای ناله ، اعتراض و نارحتی دیگه وجودی نداشته باشه دیگه داد از ته دل واسه اعتراض نباشه، گریه ای که به گوش ها میرسه ناله نباشه، اشک شوق همراهش باشه از صدای مهربونی دیگه ناراحتی هامون رو با سکوت صدا به دیگران نشون ندیم نه اینکه داد بزنیم سکوت رو بشکنیم دیگه آرزوی ساکت شدن به مدت فقط یک دقیقه از صدای بچه ها رو تو خونه نکنی دیگه نگران داد زدنت نباشی حتی بالای کوه دیگه فریاد از ته دل آرزوت نباشه دیگه اشک مادری که در انتظار پسری که از خونه رفته نبینیم آه و حسرت کسی که چیزی نداره رو نشنویم خنده هایی که از رو درده نشنویم حرف های در گوشی نباشه وقتی می شه حرفی رو بلند گفت دیگه حرف اضافی نباشه و یا حداقل گوشی برای شنیدنش باشه صدامون رو واسه غیبت حروم نکنیم خب معلوم نیست که تا کی صدا همرامون باشه گوشی واسه شنیدن حرف ها باشه مثل کوه نباشه که با داد زدنت صدا به طرف خودت برگرده دیگه صدا زدن کسی که دوسش داریم برامون سخت نباشه می دونم که اینا برا JFS آرزوست، آرزو می کنم که صدام فقط واسه آرزو نباشه لحظه اومدنت یادمه برخورد اول هم یادمه اسیرت شدم، نمیدونم چه حسی بود!؟ کلمه ای واسه بیان عشقم می گشتم انگار که زبونم بند اومده بود نمی تونستم چیزی بگم دیدنت و خندیدنت یادمه نمی خواستم که بری هم یادمه مات و مبهوت شدنم هم یادمه اون روز بهترین روزمن بود یادمه خب عشق من وجود من بود قلب مرده من رو دوباره زنده کرد قلبی که هیج اومیدی نداشت، آروم نداشت صدا نداشت، عزیز نبود وجودشو کسی حس نمی کرد اشکی که هرروز میومد جلوش سد بست چشم های خیسم رو پاک کرد صدام می کرد می خوام برام بمونی، عزیزم شی مثله شیرین برای فرهاد می خوام برام بمونی، چون دیگه نمی خوام اشکی بریزم، آخه دیگه اشکی واسم نمونده می خوام برام بمونی، از صبح تا شب بخندیم، مثله اون موقع ها تو رویاهام می خوام برام بمونی، تا دستاتو بگیرم، نزارم ازم جدا شی می خوام برام بمونی، تا بهمه بگم عاشقتم، همه بدونن آخرش مال خودم شدی می خوام برام بمونی، تا دیکه تنها نباشم، آخه من همدمی ندارم پس بیا همدمم شو، نزار دیوونه تنهایی از توشم می خوام برام بمونی، آخه نمی خوام کابوس بی تو بودن همش بیاد تو خوابم می خوام برام بمونی، تا موندنت رو حس کنم، واقعی نه تو رویا می خوام برام بمونی ، هرچند خواستن برای JFS همیشه رویا بوده دوس دارم بهار باشم شروع کنم زندگی رو دوباره دوس دارم عزیز باشم که فقط خوبی ببینم دوس دارم دستام نلرزه موقع کمک به ...... دوس دارم چشام نبینه این همه بی وفایی هارو دوس دارم صدام بگیره موقع داد زدن سر مردم دوس دارم شیطون نباشم، نشکنم شیشه مردم دوس دارم دلم بگیره، وقتی که همش باهامی دوس دارم رو ابرا باشم، وقتی که همش پایینم دوس دارم بارون نباره، وقتی که چشام می گریه دوس دارم ماهو ببینم وقتی که خورشید هم هست دوس دارم یاری نباشه وقتی که تو اون وفا نیست دوس دارم زندگی سرد شه با همه گرمای روزش دوس دارم مثله پرنده اون بالا باشم، بگیرم دستای مردم دوس دارم دوستی نباشه وقتی که دستا تو دست هم نیست دوس دارم تنها بمونم، چون باوجود اون شخص نمیشه وجود رو حس کرد دوست دارم حرفام چرت نباشه، وقتی میشه بهتر از این گفت دوس دارم تو هم نباشی، چون داری بهم می خندی زندگی سخت هست، سخت ترش نکن زندگی سرد نبود، پس گرم ترش نکن زندگی خوب بود، خوبی هاش یادت بمونه زندگی گذشته داره، از یادش نبر زندگی یه روزی شادی نداشت، هنوزم نداره زندگی خیلی می ترسه، چون کسی حالشو نداره زندگی چشاش گریونه، خب دیگه ادم نداره زندگی در حال فراره، فک میکنه حوا پسه زندگی یکه روزی می خنده، اون روز دیگه کسی نیست زندگی زیر بارونه، نمی خواد کسی اشکشو ببینه زندگی اعصاب نداره، نه بقیه دارن زندگی داره معتاد میشه، به اینکه همش بی وفایی دیده زندگی شاد و شانگوله، فک کنم تو رویاها زندگی بیمار می شه، دکترم آرزوش اینه زنگی دروغ نمی گه، حداقل به خودش که تنهاست زندگی پاهاش گرفته، دلیلش دور زندن بقیست زندگی سبزی نداره، چون دیگه سبزی کاری نیست زنگی وفا زیاد دیده، بی وفاهاش بلند شن! زنگی عاشق خودش بود، چون دیگه دوس داشتنی نبود زندگی شکست خورد توزندگی، نمیشه که شکست فقط واسه قلبه زندگی دستاش می لرزه عصا به دسته، گور خیلی یارو کنده حالا نوبته خودشه زندگی یادش نمیاد اصلا چی بوده، خوب بوده یا بد، آدم بوده یا حیوان، زندگی همش خیاله، حداقل واسه جی اف اس
شکایت شکایت دارم از کی نمی دونم، از چی نمی دونم شاید از اونی که باهام بازی کرد زندگی ام رو نابود کرد عشق برام حروم کرد شاید از زندگی خودم
ادامه مطلب نفرین بر عشق کاذب دوباره اومدولی باز رفت مثله همیشه نمی دونم چرا؟ ولی رفت گناهم چی بود نمی دونم احتمالا از سادگی دلمه که هر دفعه با اومدنش گذشته رو از یاد می بره، از یاد می بره که چجوری اونو شسته یادش میره که خودش و خورد میکرد براش یادش می ره که غرورش رو زیر پاش گذاشت ولی با این حال باز .... اون که ادعای دوست داشتن می کرد رفت اونی که می گفت واست می میرم رفت اونی که می گفت اگه نباشی منم نمی خوام باشم و حرفت فقط بودن با من بود و و و ........... ادامه مطلب میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار قشنگترين لحظه زندگي آشنايي با تو بود صداي تو آرامش رو تو وجودم زنده مي كرد زندگي كردن با تو منو به زنده ماندن اميدوار مي كرد من دوستت داشتم اما نتونستم بهت بفهمونم قلب تو بود كه منو ديوونه خودش كرد با شكوه ترين من فقط تو بودي ادامه مطلب [ چهار شنبه 4 مرداد 1386برچسب:تنها,ستاره,آسمون,صدف,قطره,ابرهاي گريون,پرواز,عاشق,شعرهاي يه شاعر,ماهي,مقصد,زار زار گريه,خستگي,اندازه,حرف هاي دلم,تنفر يه عاشق, ] [ 8:57 ] [ jfs ]
مادر مادر ای تمام وجود من در قلب منی تا ابد زندگی من، وجود من تو بودی که مرا با تمام وجود با قلبی مهربون بزرگ کردی
ادامه مطلب
ای ماه .... ای زيباترين در فضا تورا چون مي بينم دلم مي گيرد ياد اون لحظه که دور شدم از او مي افتم که چگونه توي چشماش تو بودی نور تو، تو چشماش بود بعد جدايي اون نورهم رفت ديگه اون نور را جايی نيافتم بعد مدتها... اي ماه... تو را در غربت يافتم دلم دوباره اميدوار شد که شايد... اون چشمها را دوباره ببينم! اما اين بار تو نور تو حالا اي ماه از تو چيزی مي خواهم؟ از تو خواهشی دارم...؟ اگه تو خبري از اون چشم ها داری اگه می دونی کجان برو باز تو اون چشم ها که تو را درون چشم هايش زيباتر می بينم
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:ماه, ] [ 10:22 ] [ jfs ]
ستاره وقتی شبها گوشه ای می نشینم تنها... به آسمون نگاه می کنم می شمارم و ستاره هارو به دنبال ستاره ای می گردم که
ادامه مطلب
سلام به داداشم سلام به تنها دوستی که واقعاً دوست بود غمخوار بود همیشه با من بود دوری همدیگه رو به هیچ وجه نمی شد تحمل کرد حتی واسه جند ساعت یادته ؟ صمیمیت ما اونقدر شد که با هم داداش شدیم دیگه اسم همدیگه رو نمی بردیم فقط داداش ادامه مطلب |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |